Web Analytics Made Easy - Statcounter

"تولد ستاره" برنامه تازه ای از رسانه طرفداری / قسمت اول: حمید درخشان (بخش دوم)

تماشاگر بخش دوم و پایانی از اولین قسمت برنامه تولد ستاره هستید. در این برنامه مهدی حدادپور در روز تولد حمید درخشان به گفتگویی صمیمانه با این ستاره اسبق پرسپولیس و تیم ملی پرداخت.

به گزارش طرفداری، در این بخش گذری به روزهای پرفروغ حمید درخشان در پرسپولیس و تیم ملی داشتیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همچنین پیشنهاد برای بازی در تاج، بازگشت به تیم ملی به عنوان بازیکن و حضور در تیم ملی به عنوان دستیار برانکو مطرح شد. مهدی حدادپور در این بخش از حمید درخشان پرسید اگر بخواهی چند ثانیه به یک لحظه از زندگی برگردی آن لحظه کدام است. همچنین از دلتنگی ها صحبت شد. سوال جالب دیگر این بود که اگر غول چراغ جادو یک آرزویت را برآورده کند، آن آرزو کدام است.

یک دسته از افراد بودند که تصور میکنم در زندگی ورزشی شما بیشتر از همیشه تاثیر گذار بودند. شما در دوران فوتبال تان از علی پروین میترسیدید؟

نه، ترسی نبود. اول درباره شخصیت ایشان بگویم. او آدم شناس خوبی بود، می دانست که با چه کسی چگونه صحبت کند. می دانست به چه کسی بگوید آقا و به چه کسی چطور بگوید. شما فیلم هایی که در رختکن بوده را یک مرور کنید. یک فیلم به من نشان دادند و گفتند آقای درخشان باید به عقب برگردید. خب خیلی مهم بود طرز برخورد. می گفت حمید خان حواست باشد. آدم ها را می شناخت با هرکسی چطور حرف بزند.

در مورد مثلث طلایی، درخشان، محمدخانی و پنجعلی، حس میکنم که مثل سابق با یکدیگر دوست نیستید.

مهدی جان زندگی مشکلات زیادی دارد. همه را به گونه ای درگیر کرده است. مشغله، وضعیت اقتصادی دیگر اجازه نمی دهد که شما تایم آزادی داشته باشید. اما با این حال تلفنی با آنها در تماس هستم. مثلا در دورانی که برای پیشکسوتان بازی می کردیم خیلی خوب بود. آدم وقتی به آنجا می رفت دوستان را می دید و یادی از خاطرات گذشته می کرد. یک نکته جالب درباره همین بازی پیشکسوتان عرض کنم. من حدود ۱۵ سال فوتبال حرفه ای بازی کردم و اصلا مصدوم نشدم. همین که به بازی پیشکسوتان رفتم دوتا مینیسک عمل کردم. 

حرفه ای گری همین است دیگر، طول مدت بازی شما زیاد شده. یک سوال درباره طول زمان بازی شما؛ آیا درست است که محمد مایلی کهن یکسال پس از کنار کشیدن شما از فوتبال به شما پیشنهاد بازی در پست دفاع آخر تیم ملی را داد؟

 کاملا من از ایشان خیلی چیزها یاد گرفتم. از اینجا به ایشان ادای احترام می کنم، بسیار مرد خوبی بود. او بسیار واقع گرا و راستگو بود. زمانیکه سرمربی گری تیم ملی را قبول کرد به من این پیشنهاد را داد که در دفاع وسط بازی کن. 

شما ۳۸ سال سن داشتید!

تازه فوتبال را کنار گذاشته بودم و می توانستم به ایشان کمک کنم. با این وجود گفتم نه و سعی کنید از جوان ترها استفاده کنید. که خداراشکر به جام ملت ها رفتند و بازی های خوبی به نمایش گذاشتند.

اتفاق جالبی است. شما مربی تیم باشگاهی بودید بعد پیشنهاد بدهند برو تیم ملی بازی کن.

لطف داشتند به من.

درست است که محمد دادکان به شما پیشنهاد مربیگری تیم ملی همراه برانکو را داد؟ 

بله، از ایشان تشکر می کنم. اما یادتان باشد به دلیل اینکه درگیر پرسپولیس بودم.

البته شما تیم ملی جوانان هم بودید و گفتید که من سرمربی هستم و دیگر به عنوان دستیار نمی خواهم فعالیت کنم.

بله من تیم به جام جهانی بردم و وقتی برگشتم لول کاری من تغییر کرده بود. کسی که بعنوان سرمربی به جام جهانی می رود، سخت است که باز به عنوان دستیار قرار بگیرد.

نه من فقط تاریخ را تصویر می کنم، نمی گویم که چرا قبول نکردید. پس اگر در آن سن باشید باز هم پیشنهاد را نمی پذیرید؟

بستگی دارد ببینم با چه آدمی قرار است کار کنم. با توجه به سوابق فوتبال مربی در سطح جهان باید این تصمیم را گرفت که در کنارش بایستید یا خیر. زمانی که برانکو به تیم ملی آمد سوابقی نداشت! او یک هندوانه در بسته بود. ولی اگر مربی بزرگی را می آوردند قطعا می پذیرفتم.

دو تصویر از علی دایی با شما در ذهن من است. یکی پاس معروف تان در سال ۷۲ و یکی دیگر زمانی که جایگزین شان در پرسپولیس شدید.

در هرصورت زندگی حرفه ای یعنی همین! امروز من هستم، فردا کس دیگری، پس فردا شما جای من می آیید. در حرفه مربیگری در تمام دنیا همین است. نه می توانی عوضش کنی و نه برایش قانون بگذاری. اگر شما نتیجه نگیرید یکی دیگر را به جای تان می آورند. برای من هم همین اتفاق افتاد، نتیجه نگرفتم و کس دیگری به جای من آوردند. ولی من افتخار بازی و آن پاس گل، خاطرات خوبی است که با ایشان دارم. 

حمید درخشان فقط پنج ثانیه فرصت دارد تا به این سوال پاسخ دهد. همین الان در فوتبال ایران دلتان برای چه کسی بیشتر تنگ شده است؟

در فوتبال ایران، آنها که بازی می کنند یا بازی نمی کنند؟ چجوری باید بگویم؟

دارید وقت می گیرید که فکر کنید! در فوتبال ایران دلتان برای چه کسی تنگ شده است؟ از درگذشتگان می تواند باشد یا اینکه حالا در قید حیات است. می تواند شاگردتان باشد، همبازیتان باشد.

سوال سختی است. واقعا نمی دانم چه باید بگویم. دلم برای رفتگان تنگ شده است. علی انصاریان، مهرداد میناوند.

یاد کسی افتادم که سالگردش همین دو سه روز پیش بود، همایون.

همایون خان بهزادی را من حتی افتخار شاگردی شان را هم نداشتم. شنیده بودم که چه فوتبالیست و آدم بزرگی است اما نتوانستم نه به عنوان شاگرد و نه بعنوان هم بازی همراه ایشان باشم. او خیلی فوتبالیست خوبی بود. 

اما خیلی دوستش داشتی، یادم است آخرین تولدش بغلش کردی و خامه دهانش گذاشتی.

ببینید واقعا فوتبالیست فوق العاده ای بود با اینکه خیلی کم از بازی ایشان در خاطرم است. شخصیت هم مرد بسیاری خوبی بود. روحش شاد. همه رفتگان.

این جایگاه که عرض میکنم جایگاه ریالی و ارزشی نیست و جایگاه عنوانی است. جایگاه حمید درخشان در فوتبال ایران امروز باید چگونه باشد؟

شاید خودم دوست داشتم الان به عنوان یک کاندید مربیگری که به نیمکت تیم ملی بزرگسالان نزدیک است باشم.

اولین نامی که با عبارت نسل سوخته به ذهنتان می رسید کیست؟

نسل سوخته ما هستیم. همه آنها که بامن بازی می کردند. ما بیشتر از اینها باید رشد می کردیم. از خیلی چیز ها ما را محروم کردند. امکانات حالا را برای فوتبالیست ها نگاه کنید. شما در حال حاضر وقتی در یک فصل برای پرسپولیس بدرخشید وارد اروپا می شوید. سه بازی انجام می دهید به تیم ملی می روید. آن زمان پدرت در می آمد تا انتخاب شوی برای تیم ملی، تازه بعد از آن سه گزینه پشت سرت بود، مثل خودت. در آن زمان به قدری گزینه زیاد بود منتظر بودند یک خورده بلرزی تا جایگاهت را بگیرند.

امثال شما و علیدوستی و محمدخانی و چنگیز چه اندازه طلایی بودید که کسی به شما نمی رسید.

آیا در فوتبال ایران کسی را داشتیم که به بیشتر از حق خودش رسیده باشد؟

آره (با خنده) نمی خواهم اسم ببرم.

فکر می کنم یاد کسی افتادید. اول اسمش را هم نمی گویید.

نه اسم نمی برم.

فکر کنید سال ۵۶ هستیم، یکباره شما را کشف کردند که یک پدیده دارد به پرسپولیس می رود. اگر شما را کشف نمیکردند و به پرسپولیس نمیبردند ممکن بود مسیرتان کجا باشد؟

تاج هم من را میخواست. و اصغر حاجیلو من را بردند که با آنها صحبت کنم. عموی من سروان راهنمایی رانندگی بود، خدا حفظ کند آقای حبیبی را پیغام دادند این را بیاور پاس. گزینه های زیادی بود برای من اما قسمت شد که به پرسپولیس بروم. یکی از دوستان راهنمایی کرد و شرایط تیم ها را برایم گفت و من مقایسه کردم و پرسپولیس را انتخاب کردم. 

فکر میکنید تصمیم درستی گرفتید؟

صدرصد.

اگر حمید درخشان در حال حاضر فوتبال بازی میکرد چقدر ارزش ریالی داشت؟

اگر به شما دروغ نگویم، سالی ۳ ۴ میلیون دلار در خارج کشور میگرفتم. چون آنهایی که به اروپا رفتند را دارم میبینم. 

وقتی حالتان خیلی خوب باشد دوست دارید کجا باشید؟ 

دوست دارم کنار خانوادم باشم. فقط در یک جایی که خارج از تهران باشد.

وقتی خیلی دلتان می گیرد دوست دارید کجا باشید؟

در آن زمان دوست دارم تنهای تنها باشم. در ماشین باشم، در خانه باشم، ولی تنها. ولی این حس ۲۰ الی ۲۵ دقیقه طول میکشد. 

یاد کسی می افتید که دلتان میگیرد؟

یاد کسانی که از بین ما رفته اند و به جز همه آنها، یاد پدر مادرم میافتم. قشنگ ترین انسان هایی که می توانند به شما عشق بدهند همان دو نفر هستند.

سال های پر افتخاری داشتید در فوتبال ایران، یک لحظه را بگویید که دوست دارید چند ثانیه به آن لحظه برگردید.

یک صحنه در زندگی من است که هیچوقت فراموش نمیکنم. تازه از سفر قطر آمده بودم و قرار شد به پرسپولیس کمک کنم. در نیمه دوم باید وارد زمین می شدم. علی پروین به من گفت که در داخل رختکن بمان، من قاسم را میفرستم تا گرم کنی و بالا بیایی. ۱-۰ عقب بودیم، نیمه دوم من را صدا زدند که به زمین بروم. همان لحظه که از پله ها بالا آمدم ۸۵ هزار تماشاچی در استادیوم بود.

بله پر بود استادیوم، بازی الاتحاد جده دیگر؟ همان بازی که گل هم زدید.

نمی دانم کدام بازی بود اما یک بازی داخلی بود. بازی خارجی را از اول بازی کردم. این بازی هم تازه از قطر آمده بودم و قرار بود به پرسپولیس کمک کنم. از پله ها که بالا آمدم، این دوری که از جلوی جایگاه زدم برای وارد شدن به زمین یکی از بهترین لحظات زندگی من بود. نمی دانی چه حالی داشتم. این استادیوم چه کار می کرد. قشنگ ترین لحظه زندگی من بود، دوست دارم یک بار دیگر تکرار شود.

فکر کنید که تمام ستارگان فوتبال هستند، و به شما میگویند حمید درخشان یک تیم پنج نفره برای فوتسال انتخاب کن و انتخاب شما چیست؟

علی پروین، خودم، علی کریمی، مجید نامجو مطلق و ابراهیم قاسم پور. سالنی باز ها را می گویم، اینها تکنیکی هستند.

گلر چه کسی؟

اصلا نمی ذاشتیم توپ به گل برسد.

یادتان باشد یک بازی رفتید شهرداری بازی کردید علی پروین دروازه ایستاد. انسان عجیبی است. یادتان است؟

بله سال 61 یا 62 بود.

بعد از ۱۲۰ سال اگر به دیدار خدا رفتید، دوست دارید روی سنگ شما چه جمله ای نوشته شود؟ مثلا من دوست دارم بنویسند آیین چراغ خاموشی نیست.

خیلی شعرهای قشنگی است ولی وقتی رفتید، فرقی نمی کند که پشت سرتان چه چیزی بنویسند. یک اتفاق در این زمینه برای شما بگویم که باز جزو زیباترین لحظات من بود. یک روزی روزنامه کیهان ورزشی یک تیتر زد که هیچوقت فراموش نمی کنم. زده بود: درخشان، درخشان ترین چهره فوتبال ایران!

باور کن وسط مصاحبه همین یادم آمد و می خواستم بگویم. یادم است آقا.

خیلی زیبا بود، خیلی زیبا بود. من در قید حیاتط از این جمله بسیار لذت بردم. حالا برای بعدا هر چیزی که نوشتند مهم نیست.

یک چراغ جادو پیدا کردید، و به شما میگویند یک آرزو کن که همین الان برآورده شود.

آرزوی سلامتی می کنم برای خود و خانواده ام. برای همه مردم ایران.

آن به کنار، بگویند یک آرزوی عملی که همین الان برآورده شود.

خیلی سخت شد. مقداری پول زیاد به من بدهید که به خیلی ها کمک کنم. 

و آخرین سوال که این دفترچه را ببندیم برای پایان برنامه اول؛ یک جمله، شعر یا ضرب المثل قشنگ بگویید.

گویند که سنگ لعل شود، در مقام صبر، 

آری شود اما به خون جگر شود. همیشه زندگی برای آدم های موفق با تلاش همراه بوده است.

خیلی تشکر می کنم از حضورتان. انشاالله سال بعد هم این برنامه را داشته باشیم. دوستان مخاطب رسانه طرفداری ممنون که این برنامه را تماشا کردید. یک توضیح خدمتتان عرض کنم که بنده پیش از این با میز تاریخ همراه شما بودم و از این به بعد نیز با این برنامه که به تولد ستارگان می پردازد در خدمت شما خواهیم بود. حتما منتظر نظرات و انتقادات و پیشنهاداتتان خواهم بود.

آقای درخشان اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید

از تمام کسانی که در ساخت این برنامه کمک کردند تشکر می کنم که تولد ستاره های فوتبال را به یاد دارید و چنین برنامه هایی برای شان میسازید. مخصوصا از مجموعه طرفداری تشکر می کنم. همین که شما ما را به یاد می آورید کار بسیار قشنگی است. امروز من را به روز های فوتبالی ام بردید، چه روزهای تلخ چه شیرین، چه سخت و چه آسان، این خیلی قشنگ است. از همه قشنگ تر اینکه روز تولد ما را یادتان بود. در ادامه هم با اسطوره های فوتبال ما این کار را انجام خواهید داد. همین که یادشان می کنید و آن روزها را به یادشان می آورید جای تقدید و تشکر دارد.

پایان.

همچنین ببینید: 

ترکی حرف زدن ستاره سابق پرسپولیس مقابل دوربین طرفداری حمید درخشان در برنامه تولد ستاره: اشتباه کردم مربی پرسپولیس شدم؛ به من خیانت کردند!

اخبار داغ

گل استثنایی کیمیش به کلن (بایرن مونیخ 1-1 کلن) حضور بازیکن منچسترسیتی و اورتون در لیست استقلال! دلسرد شدن منچستریونایتد نسبت به جذب ویکتور اوسیمن استوری همسر وریا غفوری: آنچه اعتبار انسان را تعیین می کند، وجدان اوست نه امضای او واکنش پاتریس اورا به جریمه یوونتوس: از بالای جدول لذت ببرید اما بعد نیایید و گریه کنید!

منبع: طرفداری

کلیدواژه: فوتبال ایران حمید درخشان تولد ستاره دوست دارید دوست دارم علی پروین کمک کنم تیم ملی چه کسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۱۰۵۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

هیجان ستاره بایرن: چی بهتر از بازی با رئال!

به گزارش "ورزش سه"، بایرن مونیخ روز سه‌شنبه باید در بازی حساس دور رفت نیمه‌نهایی لیگ قهرمانان اروپا از رئال مادرید میزبانی کند. بایرن با حذف آرسنال به این مرحله صعود کرده و در انتظار شاگردان کارلو آنچلوتی است.

تیم آلمانی روز گذشته در هفته سی و یکم بوندس‌لیگا به مصاف آینتراخت فرانکفورت رفت و با نتیجه 2-1 حریفش را از پیش رو برداشت. لئون گورتسکا امیدوار است که تیمش در این بازی بهترین عملکرد را داشته باشد.

لئون گورتسکا در مورد بازی رئال گفت: "من به بایرن مونیخ ایمان کامل دارم. ما فصل پرتلاطمی را پشت سر گذاشتیم. لیگ قهرمانان آخرین شانس ما برای کسب عنوان قهرمانی است. ما خیلی خوب آماده خواهیم شد و برنامه خوبی برای بازی خواهیم داشت
به شدت منتظر این بازی هستم. هرگز برای بایرن مقابل رئال بازی نکرده‌ام. چه چیزی بهتر از این بازی در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا؟"

بازی در برنابئو با شالکه در سال 2015؟

آن بازی، یک بازی فوق العاده بود. همچنین این لحظه برای لروی سانه، که اولین گل خود در لیگ قهرمانان اروپا را به ثمر رساند، لحظه درخشانی بود. هواداران حریف ما را ایستاده تشویق کردند. یک شب جادویی در برنابئو داشتیم، اگرچه در پایان کافی نبود. این بار می‌خواهم با بایرن بهتر کار کنم.

روند تیم با وجود حذف آرسنال؟

فکر می‌کنم از زمان بازی مقابل آرسنال یک چیز جدیدی در بایرن ایجاد شد. بعد از بازی می‌توانستید آن را در رختکن احساس کنید.  این می‌تواند شروع بزرگی باشد.

دیگر خبرها

  • ستاره بایرن مونیخ دلتنگ خانه شده است!
  • علیرضا عسگری؛ سوژه‌ای سوخته برای فرار از شکست
  • تولد ستاره جدید رئال برابر بایرن!
  • دنباله‌داری که هنوز نیامده سر و صدا به پا کرد
  • دنباله‌داری که هنوز نیامده سر و صدا به پا کرده و از ستارگان هم درخشان‌تر خواهد بود
  • هیجان ستاره بایرن: چی بهتر از بازی با رئال!
  • ببینید | انتقاد حمید درخشان از تصمیمات اوسمار؛ غافلگیر شدیم!
  • درخشان: تعویض‌های اوسمار باعث شکست پرسپولیس شد
  • حمید درخشان: برای تمدید قرارداد اوسمار عجله نکنید
  • حمله خشن بوندسلیگا به کفش طلای اروپا